آیا فرزند ما کندذهن است؟ نگاهی به دانش آموزان دیرآموز (مرزی)
در این مقاله ما قصد داریم تا در مورد دانشآموزان دیرآموز و یا به بیان دیگر دانشآموزان مرزی صحبت کنیم. انسانها با پیچیدگیها و ویژگیهای خاص خود متولد میشوند و همین متفاوت بودن انسانها است که به زندگی معنا و هویت بخشیده است. اما این تفاوتها هیچگاه نباید نشان از عدم توانایی و یا ضعف انسان در برخی انجام برخی امور تلقی گردد. انسانها با همه تفاوتهایی که دارند باید از حقوق یکسانی اجتماعی اعم از خدمات تحصیلی و رفاهی برخوردار باشند. از جمله مکانهایی که میتوان تفاوت بین انسانها را بهتر شاهد بود در محیط مدرسه و تفاوت بین دانشآموزان در قدرت یادگیری است. قدرت یادگیری و آموختن چیزهای جدید، در همه افراد وجود دارد و تنها تفاوت در زمان یادگیری و شیوه آموزش به چنین دانشآموزانی میباشد.
متأسفانه در جامعه ما شناخت کمی نسبت به دانشآموزان دیرآموز یا همان دانشآموزان مرزی وجود دارد و همین مسئله باعث بوجود آمدن چالشهایی برای این دانشآموزان خواهد شد.
دانشآموز مرزی کیست؟
در یک کلاس آموزشی همه دانشآموزان از یک سطح خدمات آموزشی بهره میبرند. به این معنا که محتواهای آموزشی به شیوهای یکسان برای همه دانشآموزان آموزش داده میشود؛ اما در این بین دانشآموزانی هستند که سرعت یادگیری مطالب آنها کمی کند است و نمیتوانند در یادگیری مطالب سریع عمل نمایند. به این نوع از دانشآموزان که نیاز به آموزش بیشتری دارند دانشآموزان دیرآموز یا مرزی نامیده میشوند. در این جا باید اشاره کنیم که دانشآموزان دیرآموز اصلاً دانشآموزانی استثنایی یا کم توان ذهنی نیستند. انجمن E.E.MD آمریکا کم توانی ذهنی را اینگونه تعریف نموده است که:
عقب ماندگی (MR) به محدودیتهای اساسی در عملکرد فعلی اشاره دارد. قبل از سن ۱۸ سالگی شروع میشود و با عملکرد فکری که به طور قابل توجهی کمتر از میانگین است همراه است.
بر طبق نمودار توزیع نرمال بالا، افراد با بهره هوشی بین ۷۰ تا ۸۵ با حداقل انحراف معیار پایینتر از میانگین به عنوان دانشآموزان دیرآموز شناخته میشود. و افراد با بهره هوشی کمتر از ۷۰ به عنوان دانشآموزان کمتوان ذهنی شناخته میشود. بنابراین دانشآموزان دیرآموز، کمتوان ذهنی محسوب نمیشوند و از بهره هوشی بیشتری نیز برخوردار هستند و مشکل آنها در یادگیری خللی در سایر تواناییهای آنها وارد نمیکند.
دانش آموز مرزی یا دیرآموز را چگونه شناسایی کنیم؟
حال که با تعریف دانشآموزان دیرآموز آشنا شدیم، بهتر است که در مورد این دانشآموزان شناخت بیشتری پیدا کنیم تا بتوانیم متناسب با ویژگیهای آنها بتوانیم به آنها کمک کنیم. یکی از شیوههایی که میتوان کودکان دیرآموز را شناخت، آزمون هوش است. مدارسی که از کیفیت تحصیلی خوبی برخودار هستند این آزمون را برگزار میکنند.
کودکان دیرآموز بهره هوشی کمتری نسبت به سایر کودکان دارند و عمدتاً مطالب را دیرتر از سایر افراد یاد میگیرند و زودتر فراموش میکنند. بنابراین از ویژگیهای این نوع دانشآموزان دیر آموختن و زود فراموش کردن میباشد. براساس تحقیقاتی که بر روی این دانشآموزان انجام شده است این دانشآموزان در دو گروه اصلی قرار میگیرند:
نقش عوامل محیطی و شرایط خانوادگی در دیرآموزی
برخی از این دانشآموزان به دلیل مشکلات و عوامل محیطی مانند شرایط خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و سایر موارد دچار اختلال در یادگیری هستند و با انجام آزمون هوش در گروه دانشآموزان دیرآموز قرار میگیرند. در صورتی که عوامل محیطی این گونه از دانشآموزان برطرف شوند، این دانشآموزان قادر هستند که مانند دانشآموزان با بهره هوشی بالا عمل نمایند و مهارتهای تحصیلی خود را ارتقا دهند.
دیرآموزی بدون دلیل با عوامل محیطی
در گروه دیگر، دانشآموزانی قرار دارند که با وجود اینکه مشکلات محیطی ندارند و از شرایط زندگی مطلوبی نیز برخوردار هستند و به عنوان دانشآموزان دیرآموز شناخته میشوند.
ویژگیهای اصلی دانش آموزان مرزی
- در یادگیری و به خاطر سپردن مطالب کندتر از متوسط عمل میکنند.
- در درک و حل مسائل پیچیده توان کمتری دارند.
- در درک مفاهیم نظری که قابلیت اثبات در دنیای واقعی امکان آن وجود ندارد ضعیف عمل میکنند.
- در آموختن مطالب درسی به تکرار و تمرین بیشتری نسبت به دیگر همکلاسیهای خود نیاز دارند.
- معلومات عمومی دانشآموزان مرزی در مقایسه با دیگر دانشآموزان محدودتر است و مطالبی را که یاد میگیرند زود فراموش میکنند.
- در صحبت کردن از دایره لغات کمتری نسبت به دانشآموزان دیگر استفاده میکنند.
- در خواندن درست و درک مفاهیم کتاب درسی مشکل دارند.
- مدت زمانی که برای انجام فعالیتهای درسی خود اختصاص میدهند معمولاً دو تا سه ساعت عقبتر از همکلاسیهای خود هستند.
عوامل اختلال در یادگیری دانشآموزان مرزی
حال که با تعریف و ویژگیهای دانشآموزان مرزی آشنا شدیم باید به دلایل ایجاد چنین اختلالی در یادگیری دانشآموزان دیرآموز نیز پی ببریم. همانطور که در مطالب بالا نیز اشاره شد دیرآموزی دانشآموزان هم میتواند ناشی از عوامل محیطی باشد و یا اینکه دلیل خاصی برای آن وجود نداشته باشد. اما در ادامه ما به چند نمونه از عواملی که ممکن است علتی بر دیرآموزی دانشآموزان باشد اشاره میکنیم، این عوامل عبارتند از:
- تولد زودهنگام: نوزادنی که زودرس هستند، عمدتاً دارای مشکلاتی در یادگیری میباشند. تولد زودرس بر رشد مغز کودک تأثیر میگذارد و باعث اختلال در یادگیری در دوران تحصیل فرد میشود.
- آسیبهای دوران کودکی: آسیبهای روحی، جسمی و عاطفی جدا از تأثیری که در رشد فکری و جسمی کودک دارند میتواند بر میزان یادگیری کودک نیز تأثیر بگذارند.
- بیماری: یکی دیگر از دلایلی که میتواند منجر به دیرآموز شدن کودکان منجر شود بیماری میباشد. برخی از بیماریهایی که باعث آسیب به سیستم مغزی و عصبی فرد میشوند باعث اختلال در یادگیری فرد و جلوگیری از رشد کودک به مراحل بعدی در زندگی شود.
- نازپروری: متأسفانه برخی از پدران و مادران اجازه اشتباه کردن و شکست خوردن را به فرزندان خود نمیدهند و سعی میکنند به جای اینکه فرزندانشان برای حل مشکلات سعی و تلاش کند آنها خودشان موانع زندگی را از جلوی پای فرزندان خود بردارند. این فرزندان همواره متکی به والدین خود هستند و حتی برای یادگیری که فرآیندی همراه با اشتباه کردن و شکست خوردن است تلاشی نمیکنند. بسیاری از کودکانی که این گونه تربیت شدهاند، سعی نمیکنند تا خودشان را با شرایط سازگار نمایند و برای بهبود شرایط تحصیلی و زندگی خود تلاش کنند.
دیدگاهتان را بنویسید